DIC
انعقاد منتشر داخل عروقی (Disseminated intravascular coagulation) یک بیماری نبوده ، بلکه نشانه ای از یکسری مکانیزمهای زمینه ای بیماری و احتمالاً مهلک می باشد . DIC ممکن است ناشی از سپسیس ، ضربه ، سرطان ، شوک ، پارگی جفت و یا عکس العمل های آلرژیکی و دیگر وضعیت ها باشد . اکثر موارد DIC (دو سوم آنها) در اثر عفونت یا بدخیمی آغاز میشوند . شدت DIC متفاوت است ، ولی ممکن است تهدید کننده حیات باشد .
- در DIC مکانیسم هموستاز دچار اختلالات و تغییراتی می شود .
- در پاسخ های التهابی عمومی توسط بیماریهای آغاز کننده فرایند انعقاد داخل عروقی دچار وقفه می گردد .
- راههای ضد انعقادی طبیعی در بدن خود به خود تخریب می شود .
- سیستم فیبرینولیتیک مهار شده و مقدار زیادی لخته در جریان خون مویرگی شکل می گیرد .
- در ابتدا زمان انعقاد طبیعی می باشد ، اگر چه هنگامی که پلاکت ها و فاکتورهای انعقادی برای ایجاد ترومبوز های کوچک مصرف شدند ، انعقاد نیز دچار اختلال خواهد شد . از این رو ، دو وضعیت ضد و نقیض یعنی افزایش خونریزی و انعقاد حادث می شود .
تظاهرات بالینی در DIC بستگی به محلی دارد که در آن خونریزی یا ترومبوز ایجاد شده است ( که می تواند باعث ایسکمی قسمتی یا تمام عضو شود ) . لخته شدن های زیاد باعث آن می شود که محصولات ترشح شده از فیبرین که در ضد انعقاد موثر است ، دچار زوال شود و خونریزی بیشتر ادامه یابد . خونریزی با کاهش پلاکتی و فیبرینوژن همراه است . زمان تشکیل پروترومبین (PT) ، زمان نسبی ترومبوپلاستین (aPTT) و زمان ترومبین (TT) طولانی شده و محصولات ناشی از تجزیه فیبرین (D-Dimers) افزایش می یابد .
در DIC مرگ و میر بالغ و ۸۰ درصد می باشد ، خصوصاً در بیمارانی که به DIC شدید ، ترومبوز های ایسکمی دهنده و خونریزی جدی (frank hemorrhage) و سندروم اختلال در عملکرد چندین عضو (multiple organ dysfunction syndrome) دچار می شوند . شناخت بیماران در خطر DIC و تظاهرات بالینی این سندرم می تواند سبب انجام زودرس و به موقع اقدامات طبی شود و در نتیجه منجر به پیش آگهی بهتر بیماری میگردد .
- بیمار مبتلا به DIC ممکن است دوچار خونریزی از غشای مخاطی ، نواحی ورود سوزن در تزریقات وریدی ، خونریزی از مسیر معدی روده ای و ادراری شود .
- میزان خونریزی می تواند به شکل خونریزی مخفی داخلی تا شدید از همه شکاف های بدن باشد .
- بیمار همچنین ممکن است دچار سندروم اختلال عملکرد در اعضا شود که در نتیجه آسیب حاد کلیوی ، سیستم تنفسی و نیز سیستم اعصاب مرکزی ناشی از ترومبوز های کوچک و بزرگ و خونریزی بوده و دچار نارسائی شود .
در ابتدای فرایند ترومبوز داخل عروقی منتشر ، بیمار فاقد علامت است و فقط کاهش پیشرونده در شمارش پلاکتی میتواند وجود داشته باشد . با تشکیل ترومبوز ، علائم و نشانه هایی در اعضای درگیر به وجود میآید ، به علت مصرف فاکتور های انعقادی و پلاکت ها برای تشکیل این ترومبوز ها ، خونریزی رخ میدهد . در ابتدا خونریزی ممکن نامحسوس باشد ، ولی با پیشرفت بیماری خونریزی به وضوح دیده می شود.
توجه : نشانه های ترومبوز میکروواسکولار عروق کوچک ، نتیجه ای از فعال شدن نامناسب سیستم انعقاد بوده ، سبب انسداد ترومبوتیک عروق کوچک در همه ارگانهای بدن میشود . همچنان که فاکتورهای انعقادی و پلاکتها مصرف می گردد ، نشانه های خونریزی در عروق کوچک ظاهر می شوند . این خونریزی می تواند به سرعت باعث بروز هموراژی گردد. درمان باید بر اساس هدف بیماری ایجاد کننده DIC باشد ، از طرف دیگر تحریک برای سندروم وجود خواهد داشت .
بررسی و یافته های تشخیصی
از نظر بالینی ، تشخیص DIC اغلب توسط افت شمارش پلاکت ها و فاکتورهای انعقادی ( مثلاً افت شمار پلاکتی ، افزایش محصولات اضمحلالی فیبرین و دی دایمر و افزایش در PT و aPTT و کاهش سطح فیبرینوژن ) می باشد . اگرچه هر یک از این آزمایش ها در تشخیص DIC مفید است ، دقت هر یک از پارامترهای فردی زیاد نیست . انجمن بین المللی ترومبوز و هموستاز با استفاده از شمارش پلاکتی ، فراورده های تجزیه فیبرین ، PT و سطح فیبرینوژن ، یک سیستم امتیازبندی اختصاصی و بسیار حساس را برای تشخیص DIC به وجود آورده است
این سیستم همچنین برای پیش بینی شدت بیماری و مرگ متعاقب آن نیز مفید است . تست های دیگر نظیر ترومبلاستوگرافی نیز کنار بالین بیمار می توانند انجام گیرند و به بررسی بهتر عملکرد پلاکت ها و فعالیت فیبرینولیتیک کمک نمایند . مطالعات نشان می دهند ، بررسی وضعیت سیستم انعقادی بیماران دچار بیماری های حاد و وخیم در کنار بالین آنها میتوانند مفید تر از انجام تست های آزمایشگاهی متعارف و معمول باشد .
توجه : از آنجایی که DIC یک بیماری فعال است ، ملاک های آزمایشگاهی که در اینجا آورده شدهاند ، در هر زمان متفاوت خواهند بود . از این رو افزایش پیشرونده یا کاهنده در مقادیر آزمایشگاهی از ارزش های حقیقی آزمایشات در یک زمان واحد مهمتر است. تدابیر طبی یک روش حمایتی برای قطع فرایند ترومبوز ، استفاده از انفوزیون هپارین است . هپارین پیدایش میکروترومبوزها را مهار کرده و باعث از سر گرفتن خون رسانی (پوست ، کلیه و مغز) می شود . به طور نمونه ، هپارین برای بیماری که دارای تظاهرات برجسته ترومبوتیک و یا دریافت جایگزین اجزای خونی ناموفق در خونریزی یا افزایش فیبرینوژن و سایر سطوح انعقادی است ، اختصاص داده شده است در مواردی که خونریزی وجود ندارد دوز های پیشگیری هپارین غیر کسری ( unfractionated heparin) و یا هپارین با وزن مولکولی کم (LMWH) برای پیشگیری از ترومبوآمبولی های وریدی (VTE) توصیه می شود . دوز های درمانی هنگامی به کار می روند که ترومبوز های شدید ایجاد شده باشد . تاثیر هپارین را می توان توسط مشاهده طبیعی شدن غلظت فیبرینوژن پلاسما و کاهش علائم خونریزی تعیین نمود شواهدی که نشان دهد هپارین می تواند اختلال عملکرد اندام را برطرف نمایند اندک هستند ، اما در رابطه با تاثیر مثبت LMWH بر اختلال عملکرد اندام شواهد قوی تری وجود دارد . مهارکننده های فیبرینولیتیک مثل آمینوکاپروئیک اسید ، برای استفاده روتین توصیه نمی گردند . آنها مانع لیز فیبرلینی می شوند که وجود آن برای حفظ خونرسانی بافتی لازم است . اگر خونریزی شدید و شواهدی حاکی از فیبرینولیز مفرط باشند ، از مهار کننده های فیبرینولیتیک همراه با انفوزیون پیوسته هپارین iv استفاده می شود . منبع : پرستاری داخلی – جراحی برونر و سودارث ۲۰۱۸ : خون شناسی ( جلد ۷ ) نویسنده : جانیس ال. هینکل ، کری اچ. چیور ، Janice L. Hinkle ، Kerry H. Cheever مترجم : صدیقه عاصمی تهیه تنظیم و گرد آوری : صادق دهقانی زاده